گشتم نبود بگرد شاید باشد.

سلام بر همه ی دوستان این وبلاگ برای حل شدن مشکل شما ایجاد شده پس مشکلتون را به ما بگید که حلش کنیم.

گشتم نبود بگرد شاید باشد.

سلام بر همه ی دوستان این وبلاگ برای حل شدن مشکل شما ایجاد شده پس مشکلتون را به ما بگید که حلش کنیم.

ترانی باران

باران می بارید صدای باران همه جا به گوش می رسید....صدای باران مانند ترانه ای بود،ترانی باران............................باد ابرها را در هم کوبید.وصدای تکه شدن ابردل انسان هارامی شکست......فردای ان روزخداوند زمین کثیف آن روستارا به وسیله ی باران پاک نمود..اما برای مردم ان روستا چه فرقی می کرد که زمین پاک باشد یا کثیف؟؟؟؟؟؟آنان بدون توجه به پاکی وکثیفی فقط کار خودرا انجام می دادند اما سرانجام یک روز مردی داناکه هوس جهانگردی به سرش زده بود به انجا رسید..............................انان به خاطرهوش زیادمرد او رابه رهبری انتخاب کردند...آن مرد که از کثیفی بدش می امد دستور پاک کردن روستا را داد اما هروقت کثیفی پاک می شد پس از چند لحظه دوباره ظاهر می شد . . . رهبر روستا که از ماجرا باخبر شد با اهالی روستا به در گاه خداوند توبه کردند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد